۲۴ آبان ۹۴, ۰۹:۲۵

از قرن ها پیش در هندوستان نظریه ای به نام "تناسخ" طرح شد که از برگشت ارواح و بازگشت مکررشان به دنیا سخن می گفت.

این نظریه با گذشت اعصار، رفته رفته توجه عده زیادی از مردم جهان را به خود جلب کرد

و حتی کسانی به عنوان یک عقیده مذهبی به آن دل بستند. در خلال این مدت متمادی دانشمندان بزرگ این مطلب را مورد بحث و انتقاد قرار دادند و چندین دلیل بر بطلان آن اقامه نمودند.

اسلام، بازگشت ارواح به دنیا در قالب یک شخص دیگر یا یک موجود جاندار برای انجام کارهای خوب و به دست آوردن شرایط همزیستی با ارواح را قبول نداشته و صریحا آن را رد می کند. قرآن در این باره می فرماید:

"چون یکیشان را مرگ فرا رسد گوید:

پروردگارا، فرمان ده مرا به دنیا باز گردانند، شاید کارهای نیکی را که در گذشته ترک کرده بودم،(در حیات آینده) انجام دهم ،

( پاسخ داده می شود):

هرگز، این سخنی است (بی اساس) که گوینده خود می گوید (و به آن ترتیب اثر داده نمی شود) و از پی (مرگ) اینان عالم برزخ است تا روزی که قیامت فرا رسد و از قبرها بر انگیخته شوند". 

به این دوحدیث دراین زمینه توجه کنید:

مأمون به حضرت رضا (ع) عرض کرد: درباره کسانی که معتقد به تناسخ اند چه می فرمایید؟ حضرت در پاسخ فرمود: "کسی که تناسخ را بپذیرد و به آن عقیده داشته باشد، به خدای تعالی کفر ورزیده و بهشت و دوزخ را غیر واقعی تلقی کرده است"

امام صادق (ع) نیز راجع به اهل تناسخ فرمود: "اینان پنداشته اند که نه بهشت و نه جهنمی است و نه برانگیختن و زنده شدن است، قیامت در نظر آنان عبارت از این است که روح از قالبی بیرون رود و در قالب دیگری وارد شود.